سرگروه شدن
سلام همون طور که تو پست قبل گفتم میخوام الان ماجرای سرگروه شدن خانوم خانوما رو بنویسم. یه روز تو مدرسه وقتی به کلاس مامان رفتی به مامان گفته بودی: مامان من سرگروه یه دختر شدم بلد نیست هـ بنویسه به جاش مربع می کشه اخه چی کار کنم؟ مامانم بهت گفته بود که باهاش تمرین کنی یاد بگیره و کلی تشویق شده بودی تو راه مدسه هم 6بسته برچسب برات گرفت. حالا چند روز بود که هی در فکر اون دختر بودی که چجوری بهش یاد بدی تا بلاخره موفق شدی وخانوم معلم بهت یه مداد تراش جایزه داد. **************** دوستت دارمـــــــــــروژیناــــ **************** دوستت دارم **...
نویسنده :
ژینا
21:11